قانون جذب ، مهم ترین قانون کائنات

به نام خداوند عاشق ، بخشنده ، مهربان و بینهایت اجابتگر ای نسخه نامه الهی که تویی                                            وی آینه جمال شاهی که تویی بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست                                  از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی  

قانون جذب چیست؟

ارتعاش در قانون جذب

هر آنچه که در ذهن انسان تصور و تجسم شود چه زشت باشد چه زیبا و چه خوب باشد و چه بد در دنیای واقعی برای او اتفاق می‌افتد و سرعت و شدت این اتفاقاتی که می‌افتد به مقدار تمرکز ما بر روی آن موضوع بستگی دارد. قانون اولیه قانون ارتعاش در این دنیا می‌باشد هر چیزی در این جهان دارای فرکانس و ارتعاش مخصوص به خودش است قانون جذب یک قانون ثانویه است که ارتعاشات هم فرکانس یا چیزهای هم ارتعاش را به هم جذب می‌کند. در مثل‌های ما هم این موضوع به عینه به چشم می‌خورد مثلاً “کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز” یا”مار از پونه بدش میاد جلوی لونه‌اش در میاد” یا” درخت از ریشه آب می‌خوره آدمیزاد از باطنش”یا ” از هرچی می‌ترسیدم سرم اومد” در قانون جذب ارتعاشات یکسان کنار هم قرار می‌گیرند دو تا چیز که هم ارتعاش باشند خود به خود در کنار هم بدون اینکه ما نیرویی مصرف بکنیم قرار می‌گیرند مثلاً وقتی آب را می‌گذاریم که بخار شود خود به خود می‌رود بالا به سمت هوا پیش هم ارتعاش‌های خودش و این طبیعت جهان است که انرژیهاو ارتعاشات یکسان را کنار هم قرار دهد. می‌توان به این گونه هم گفت که در واقع قانون جذب نقش یک نظم دهنده و ناظم را بین ارتعاشات جهان بازی می‌کند و مسئولیت این را دارد که به جهان ارتعاشی و انرژیکی خداوند مهربان نظم و ترتیب دهد.

ما چه زمانی می‌توانیم بهترین استفاده را از قانون جذب در زندگی خود بکنیم؟

ما وقتی می‌توانیم نهایت استفاده را از قانون جذب ببریم که جهان را یک جهان یکپارچه ارتعاش و انرژی بدانیم و بدانیم که هر لحظه در حال فرستادن ارتعاش یا فرکانس یک چیزی به جهان هستیم و جهان هم طبق ارتعاش ارسالی از سمت ما ارتعاشات مشابه با آن موضوع را در قالب شرایط افراد اتفاقات و رویدادها وارد زندگی ما می‌کند یعنی ما هر لحظه با نوع ارتعاش و اندیشه و باورها و تجسماتی که داریم نوع اتفاقات زندگی خود را تعیین می‌کنیم. پیشتر گفتیم که همه چیز در جهان در حال ارتعاش می‌باشد و این ارتعاشات توسط سیستم قانون جذب سازماندهی می‌شود حال سوال این است که ما چطوری می‌توانیم ارتعاش یک چیز یا یک هدفی را بفرستیم؟ ما از طریق کانون توجه خود می‌توانیم اتفاقات زندگی خود را رقم بزنیم و یا به بیان زیباتر هر لحظه با “توجه کردن “به یک موضوع خاص به هر مدلی در واقع ارتعاش آن موضوع را به جهان هستی می‌فرستیم و به دلیل فراوانی در جهان به هر چیزی که توجه بکنیم آن چیز وارد زندگی ما می‌شود. به بیان زیباتر قانون جذب حکم یک طناب را دارد که یک سر این طناب در دستان ما قرار دارد و سر دیگر طناب که قلابی متصل است به آن به کل جهان هستی در واقع می‌تواند اتصال پیدا بکند و با توجهمان در واقع انگار که طناب را می‌اندازیم به سمت چیزی که توجه کردیم و آن را با آن سر قلاب‌دار به سمت خودمان میکشیم‌ که در دوره تغییر توجه و کیمیاگری بصورت جامع و کامل به این موضوع پرداخته شده است.  

 

دلیل عدم موفقیت ما در زندگی چیست؟

دو دلیل مهم عدم موفقیت در زندگی ما این است که” اولاً ما توجه منفی به خواسته خود می‌فرستیم و ارتعاش غلط در مورد خواسته خود به جهان ارسال می‌کنیم یعنی باورهای منفی در مورد آن خواسته داریم. و” دوماًبه جای اینکه کانون توجه خود را به سمت خواسته خود هدایت بکنیم مدام در طول روز در مورد ناخواسته‌ها به جهان توجه ارسال میکنیم. دوستان عزیز برای اطلاع بیشتر از این آگاهی‌ها می‌توانند از نظرات ارزشمند اساتید گرانقدر این حوزه مثل دکتر آزمندیان استاد امیر شریفی و استاد عباسمنش و پریسا راستگو استفاده نمایند.  

مراحل یادگیری هر چیزی و نصب هر باوری در ضمیر ناخودآگاه

۱.ناآگاهی (ناخودآگاهی)و ناشایستگی ۲.آگاهی و ناشایستگی ۳.آگاهی و شایستگی ۴.ناآگاهی (ناخودآگاهی)و شایستگی(مرحله خودکار باورها) هدف ما در قانون جذب رسیدن به مرحله چهارم می‌باشد که با انجام تمارین و تکنیک‌های جذب به این مرحله می‌رسیم از دو طریق می‌توانیم به مرحله ناآگاهی و شایستگی یا مرحله معجزه برسیم. ۱.مطالعه وتکرار خیلی زیاد تمرینها و فایلهای صوتی ۲.قرار گرفتن در محیط در مرحله مطالعه و تکرار تمرین‌ها و فایل‌های صوتی آنقدر باید فایل‌ها و مطالعات خود را در زمینه قانون جذب و آموزش آن تکرار بکنیم که یک نورون و باور جدیدی در ناخودآگاه ما ساخته شود همچنین از روش دوم هم می‌توانیم برای ساختن باور جدید و برنامه جدید در ناخودآگاه خود استفاده بکنیم به این شکل که هرهدفی را که می‌خواهیم به دست بیاوریم می‌توانیم خود را در محیط کسانی قرار دهیم که به آن هدف رسیدند. مثلا یه فردی دوست دارد که یک تاجر فرش بزرگ شود می‌تواند از طریق این روش در یک مغازه فرش به عنوان شاگرد مشغول شود و خود را در محیط تاجران و فرش فروشان قرار دهد تا باورهای او مانند آن تاجر موفق ساخته شود و ذهنیت آنها را در خود بسازد.   کلام آخر ما با استفاده از قانون جذب و کانون توجهمان و ساختن باورهای عالی در مورد اهداف خود می‌توانیم خیلی سریع‌تر از آن چیزی که فکرش را می‌کنیم به اهداف خود مانند جذب اشخاص یا جذب پول و ثروت و هزاران خواسته دیگر برسیم و یک زندگی رویایی و سعادتمند را برای خود خلق بکنیم و این موضوع با برنامه‌ریزی و باورسازی صحیح در مورد آن هدف میسر می‌شود.