شرک!

شرک!
مقدمه:
به نام خداوند بخشنده و مهربان با سلام خدمت شما عزیزان شما دوستان عزیزم،امیدوارم که حال دلتان عالی و روزگار به کامتان شیرین باشد .
پریسا راستگو هستم و خیلی خوشحالم که با یک فایل بسیار عالی آموزشی دیگر در خدمت شما عزیزان هستم .
امروز می خواهم در مورد مبحث بسیار بسیار مهم جهان هستی که آگاه شدن به این موضوع خیلی ضروری است و عمل کردن به این موضوع در زندگی
اگر بتوانیم درست درک کنیم و اگر بتوانیم درست عمل کنیم نتایج بسیار عالی را خواهیم گرفت و یک انسان کاملا توحیدی و آزاد و رها از هر گونه وابستگی، یک انسان توحیدی خواهیم بود که هر آن چیزی را که می خواهیم با کمک خود من و خداوند کسب می کنیم.
موضوع:شرک
موضوعی را که امروز در مورد آن بحث می شود بسیار عالی و مهم شرک است .
دوستان عزیزم ، تک تک ما انسان ها ارواح های مجردی هستیم که در این جهان مادی آمدهایم تا تجربیات را کسب کنیم. یا به بیان زیباتر خود خداوند قصد داشته است که جهان را به صورت مادی یا تجربیات مادی تجربه کند یا به بیان کاملتر تکههایی از خداوند هستیم که قرار است یکسری نقشها را در این جهان هستی بازی کنیم و یک سری تجربیات را داشته باشیم و این جهان مادی را رشد و گسترش دهیم.
قطعاً که هر کدام از ماها در زندگیهایمان اهداف و خواستههایی را داریم، کسی می خواهد ثروتمند شود، کسی میخواهد مدارج علمی بالاتری را تجربه کند، کسی میخواهد یک رابطه عالی را جذب کند، کسی میخواهد یک عارف عالی باشد،یکی میخواهد نویسنده ، نقاش، آشپز… .
هر کدام از ماها یکسری خواسته هایی را داریم و میخواهیم در آن خواسته ها عالی شویم و به اهدافمان برسید و خود خداوند یک سری امکانات را در اختیار ما قرار داده است یعنی زمین و زمان را به تسخیر اندیشه های ما در آورده است، ما را نایب رئیس خود قرار داده، که در واقع تمام امکانات زمین و آسمان و کهکشان ها را در اختیار ما قرار داده تا بتوانیم با استفاده از این ابزارها و امکانات و اسباب و وسائل که در کائنات است به اهدافمان برسیم و در نهایت به هدف خالق که رشد، گسترش و تجربه کردن این جهان مادی است جامهی عمل بپوشانیم.
زنجیره طلایی
برای اینکه ما در زندگی به اهدافمان برسیم به یک سری اسباب و وسایل نیازمندیم که یکی از این اسباب وسایل ها، زنجیره انسان هایی است که در زندگی ما حضور پیدا میکنند یا به بیان زیباتر تکتک انسانها که به عنوان دستان خداوند هستند که در هر برهه ای از زندگی ما وارد زندگیمان میشوند و در واقع یک زنجیره طلایی میشوند، برای آنکه ما را به هدفمان برسانند و در نهایت با کمک همدیگر جهان را گسترش دهیم.
مثال: مثلاً من خواستهای دارم، می خواهم آموزش رانندگی ببینم چرا می خواهم این آموزش را داشته باشم، برای اینکه بتوانم رانندگی کنم. برای چیست که می خواهم رانندگی کنم، برای اینکه بتوانم به کارهایم سریعتر برسم، مسافرتهایی داشته باشم.لذت ببرم و تفریحاتی را که با استفاده از این وسیله نقلیه که قرار است آموزش رانندگی اش را ببینم در این جهان مادی انجام دهم، یک سری تجربیاتی را به دست بیاورم و در واقع احساس شان کنم .
من برای اینکه به این هدفم برسم که در نهایت بهانه است این آموزش رانندگی، برای این که من بتوانم دنیای مادی را بهتر و راحت تر و سریعتر تجربه کنم، بالاخره یکسری اسباب و دستانی را نیاز دارم که کمک کنند که من به این اهدافم برسم.
هدفم از این آموزش رانندگی این است که من به یک سری اهدافم برسم، یک سری تجربیات و تفریحات را داشته باشم. آموزشگاهی که قرار است به من این آموزش رانندگی را یاد دهد، می شود دستی از دستان خداوند یا زنجیره طلا یا تکه ای از خداوند که قرار است من را به این هدف برساند یا آن مربی که در آن آموزشگاه قرار است که به من آموزش رانندگی را یاد دهد، می شود دستی از دستان خداوند، زنجیره طلایی از خداوند، که قرار است به من کمک کند.
تا من به این خواسته که آموزش رانندگی است برسم یا هم چنین نمایشگاهی که اتومبیل را قرار است به من بفروشد و من قرار است اتومبیلی را تهیه کنم برای اینکه از این آموزش استفاده کنم و در نهایت تفریحا، لذت هایم را تجربه کنم؛ می شود دستی از دستان خداوند ، برای اینکه من را به این خواسته هایم برساند.
مثال: یا مثلاً آن کارخانهای که اتومبیلی را که قرار است من از آن تهیه کنم و استفاده کنم می شود، دستی از دستان خداوند، برای اینکه من را به این هدف برساند.
غرض از مثال زدن من این است که این را به عرض برسانم؛ چون مبحث در مورد شرک است و شرک خیلی مبحث مهمی از قانونمندی جهان هستی است خداوند خود فرموده است:
از همه گناهانمان میگذرد جز شرک.
از شرک هرگز چشم نمی پوشد. یعنی اگر ما شرک بورزیم، حتماً مورد تنبیه قرار می گیریم. خداوند از هر اشتباه ما میتواند گذر کند و چشم بپوشد ولی از شرک هرگز چشم نمی پوشد و قطعاً که تنبیه می شویم.
پس اگر که خط قرمز خداوند شرک است و اگر که این موضوع خیلی مهم است در قانونمندی جهان هستی، برای راحت زندگی کردن ما خیلی مهم است، برای عالی زندگی کردن ما خیلی مهم است؛ پس باید خیلی خوب این موضوع را یاد بگیریم و خیلی خوب در زندگیمان از آن استفاده کنیم.
غرض از مثالی که زدم این بود که تک تک آن اسباب و وسایلی که من را در آن مثال ، در نهایت به آن هدف برساند؛ لذت بردن از زندگی، استفاده از ماشین در زندگیام است، که می تواند من را به بسیاری از لذت ها برساند، در واقع این است که تمام ما انسانها برای رسیدن به هر خواستهای، نیازمند یک سری از دستان خداوند هستیم، نیازمند یک سری از لوازم و اسباب هستیم که ما را به آن اهداف و خواسته هایمان در زندگیمان برساند.
رابطه این مثال به مبحث شرک : این ربط را دارد ؛ زمانی که ما قدرت را از یگانه نیروی جهان هستی، خداوند مهربان، می گیریم و قدرت را به یکی از دستان خداوند میدهیم، فکر میکنیم که آن قدرتش خیلی بالاتر از خداوند است و در واقع به این توهم می رسیم ، آن زمان است که شکست بسیار عظیمی برای ما رقم می خورد و دقیقا ازآن دست خداوند بدترین ضربه را میخوریم. یعنی چه ؟
یعنی اینکه دوستان عزیزم کل کیهان را خداوند مهربان خلق کرده است. کل جهان را خداوند مهربان خلق کرده است، در واقع ما هیچ چیزی از خودمان نداریم. هر آن چیزی که ما در این جهان، در زمین، در آسمان، مابین زمین و آسمان نگاه می کنیم، مشاهده می کنیم، همه آنها متعلق به خداوند مهربان و الله یکتا است و ما چیزی از خودمان دارا نیستیم. همین دم و بازدم ما ، تپش قلب ما، از اعضا و جوارح ما که خودمان خلقش نکردهایم، متعلق به خالقمان است. مالک هر دو جهان و جهانیان الله یک تاست. پس اگر یک نیرویی وجود دارد که تمام جهان از آن اوست، قدرت از آن اوست و مالک آن است. پس تمام قدرت در دستان اوست نه هیچکس و هیچ چیز دیگری . اما متاسفانه ما در زندگیمان آنقدر دچار شرک می شویم؛
شرک یعنی چه؟
یعنی اینکه قدرت را از یگانه الله بگیریم و بدهیم به یکی از این آفریده های خداوند و بگوییم که قدرتمند تر از خداوند است.
همه ما این اشتباه را در زندگیمان مرتکب شده ایم و آنقدر این موضوع شرک در واقع ریز و آنقدر حساس است که حضرت محمد صلی الله می فرماید:
که شرک در دل مومن مانند مورچه سیاهی در دل تاریکی شب بر روی سنگ سیاه است. توجه کنید که شرک چقدر ریز و خفی و چقدر حساس است و در واقع چقدر ظریف است که ما حتی نمی توانیم تشخیص دهیم که هر لحظه شرک میورزیم و عرض کردم که تنها گناهی که خداوند نمی بخشد و حتماً مورد تنبیه قرار میگیریم بحث شرک است که حتماً خداوند در این باره توبیخمان میکند.
زمانی که ما در حین رسیدن به هدفمان و در حین حرکت ها و تلاش هایی که انجام میدهیم برخورد میکنیم به یک دستی از دستان خداوند که قرار است زنجیره خیر و طلایی باشد برای رساندن ما به هدفمان، برای اینکه دستی از دستان خداوند باشد، برای رساندن ما به هدف ما؛ بیشتر ما در مواجهه با چنین چیزی به خود میگوییم : ای کاش آن فرد، آن کار را برای من انجام دهد. کاش مربی خیلی خوب به من یاد دهد، مربی مرا در آزمون قبول کند، مربی به من نمره عالی دهد؛ بیانگر این است که قدرت را از خداوند می گیریم و به دستان خداوند میدهیم.
در واقع وابسته به دستان خداوند می شویم و وابسته این افراد می شویم و وابسته به آن زنجیره خیر می شویم که قرار است ما را به آن هدفمان برساند.
قدرت را به همان فرد می دهیم، مثلاً خدا کند فلان بانک به من وام دهد، کاش استادم به من نمره خوب دهد، کاش پدرم به من انقدر پول بدهد، کاش مادرم این کار را در حق ما انجام دهد، کاش همسرم چیزهایی را که می خواهم را تهیه کند. یعنی در ذهنمان، همسر ،معلم، رئیس بانک، کارمندان اداره ، آن مربی آموزش راهنمایی و رانندگی خیلی بزرگتر و قوی تر و بالاتر از تنها نیروی جهان هستی می دانیم و قدرت را به آنها می دهیم. وابسته می شویم به دستی از دستان خدا، مثلاً که حتماً رئیس بانک با وامی که میدهد مشکل من را حل میکند که حتماً فقط این افسر می تواند بهمن رانندگی خوب را یاد دهد و من در آزمون راهنمایی و رانندگی قبول شوم؛ قدرت را به این افراد می دهیم و به آنها وابسته می شویم که در این صورت است که خداوند نمی بخشد و جهان با ما سخت میکند. چرا که خداوند ما را آزاد خلق کرده و مارا ارواح توحیدی خلق کرده است در مسیر رسیدن به خواسته هایمان مبادا قدرت را به دستان خداوند دهیم و در واقع شرک بورزیم و وابسته این افراد شویم و تنها قدرت را در این افراد ببینیم. این موضوعات باعث می شود که ما مشرک شویم و وابسته شویم و زمانی که این اتفاق می افتد ، اصطلاح قرآنی وابستگی شرک نامیده میشود، برای خداوند دوست، همنشین و هم ردیف قرار میدهیم و جایگاه یک چیز یا یک فرد را تا مقام خدایی بالا میبریم. اینجاست که خداوند دلگیر میشود و دقیقاً از همان افراد که به آنها وابسته ای ضربات سنگین و شدیدی دریافت می کنیم یعنی همان افراد که با دنیا معاوضه نمی کردیم، جایگاه آن فرد را تا خدایی، حتی بالاتر از آن بالا برده بودیم، از ما گریزان و جدا میشود. نه تنها آن فرد عاشق ما نمیشود، نه تنها احساس خوبی به ما نمیدهد، شکست میخوریم بلکه به بدترین شکل ممکن این هدف از بین میرود.
خداوند یگانه است.
همهی ماها این تجربه ها را داشتیم؛ زمانی که به یک فردی بهای خدا گانه دادیم، اهمیت خداگانه دادیم، مقام خدا گانه دادیم و مهمترین فرد زندگی ما زمانی که پشت سر هم پیگیری هستیم و انتظار داریم متقابلا به ما عشق دهد نوازش کند مهربانی کند در واقع آن وابستگی که در اصطلاح عشق می گوییم، آن را جبران نمی کند؛ بلکه به بدترین شکل ممکن بی اهمیتی می کند و از ما دور و دورتر می شود و حتی از ما جدا میشود چون قانون جهان این است که اگر شرک بورزیم، از همان چیز ضربه میخوریم. اگر به آن وابسته شویم آن را از دست میدهیم، از همان بدترین ضربه را میخورید.
دقت کنیم مبادا در زندگی برای رسیدن به خواسته هایمان به چیزی وابسته شویم و شرک بورزیم و در ذهنمان آن چیز را قدرتمند تر از هر چیز در این جهان و قدرتمندتر از خداوند مهربان بدانیم یا به فردی وابسته شویم و شرک بورزیم و به فردی قدرت و مقام خداگانه دهیم که از همان چیز و همان فرد بدترین ضربات را خواهیم خورد.
نه تنها مشکل ما حل نمی شود بلکه به بدترین شکل ممکن گره می خورد و دچار اتفاقات بد و ناخواسته می شویم.
اعتیاد:
حتی اگر دقت کرده باشید کسانی که معتاد به یک ماده مخدر یا الکل یا داروی روانگردان یا هر چیزی هستند، اینها آن مواد را تا حد خدایی بالا برده اند و خدایشان آن مواد مخدر ، آن الکل، آن دارو ، آن قرص شده است. و می گویند اگر این نباشد ما زنده نیستیم و در ذهن شان تماما در حال فکر کردن به آن موضوع هستند که مرحله بعدی استفاده شان چه زمانی است؟ کی می توانند بیشتر استفاده کنند؟ چگونه میتوانند بیشتر تهیه کنند؟
به این شکل است که آنقدر به آن ماده اهمیت می دهند و مقام خدا گانه و قدرت خدا گانه میدهند که قدرت را از خداوند گرفته و خدای کل زندگیشان ، آن ماده میشود و به بدترین شکل ممکن از آن ماده ضربه می خورند.
همه ما در اطراف مان دیده ایم که تمام کسانی که اعتیاد دارند به یک ماده مخدر، نه زندگی خوبی دارندف نه رابطه عاطفی خوبی دارند، نه موفقیت کاری خوبی دارند و نه موفقیت اجتماعی خوبی دارند و نه فردی هستند که یک فرد عزیزی در جامعه و در زندگیشان به شمار بیاید و مورد احترام واقع شوند. همه از آنها دوری می کنند و در یک کلام همه چیزشان را به واسطه این شرک و این وابستگی به واسطه این قدرت خدا گانهای که به این ماده در ذهنشان دادهاند، که دنیا و آخرت شان را از دست می دهند و خیلی هایشان حتی تا زمان قبل ازمرگ شان هم به این آگاهی نمی رسند و در جهل و نادانی و در اعتیاد کامل، با از دست دادن همه چیز این جهان را ترک می کنند . در واقع بدبختی و شقاوت را هم در این جهان و هم در جهان آخرت برای خودشان رقم می زنند
پس یک نتیجه بگیریم از این فایل بسیار بسیار مهم : تنها گناهی که خداوند از آن چشم نمی پوشد شرک است وابستگی است . زمانی که به کسی قدرت خدا گانه میدهیم ، به بدترین شکل ممکن ضربه میخوریم. یا زمانیکه به چیزی قدرت خدا گانه می دهیم و آن را مانند خداوند میپرستیم و وابسته می شویم خداوند مهربان حتماً ما را مورد تنبیه قرار می دهد و به بدترین شکل ممکن از آن چیز ضربه میخوریم.
وابستگی:
دقت کنید در طول زندگی مبادا به کسی در حین رسیدن به خواسته هایمان وابسته شویم و شرک بورزیم و بگوییم که فقط این فرد می تواند مشکلم را حل کند. خداوند مهربان هزاران دست در این جهان هستی دارد که میتوانند کار ما را حتی از آن فرد بهتر انجام دهند، حتی بهترین رابطه را با ما داشته باشند، بهترین ثروت ها را دستی از دستان خداوند شوند و برای ما به ارمغان بیاورند.
در واقع اگر این دست خداوند نتوانست که ما را به آن هدف ما برساند احساسمان را به هم نمیریزیم، استوار با همان احساس می گوییم که قطعاً بهتر از این مرا به هدفم خواهد رساند و به دستان خداوند وابسته نشویم که خداوند ناراحت شده، قهرش گرفته ، جهان خیلی سرسختانه باما عمل می کند. نه تنها زمانی که وابسته به یکی از دستان خداوند می شویم، کار ما حل نمی شود ، بلکه گره سنگینی ایجاد می شود. اگر به این موضوع معتقد باشیم که خداوند مهربان هزاران دست دارد که می تواند کار ما را حل کند؛ در این صورت است که ما آزادتریم، رها تریم، و شادتریم، وابسته نیستیم و در واقع ما یک فرد توحیدی و یک فرد ایمان به خداوند که یکتا پرست است ، فردی که قدرت را فقط به خداوند مهربان داده، می شویم یعنی یک مومن به تمام معنا و دیگر ناراحت و نگران نمی شویم در صورت اینکه دستی از دستان خداوند نتوانست کار مارا انجام دهد ،میگوییم که قرار است دست دیگرش، به طریق بهتری ، به روش بهتری کار ما را به انجام برساند ، و تمام انسان ها را زنجیرهای از خیر و دستی از دستان خداوند می بینیم که وسیله هستند ما را به اهدافمان برساند در نهایت این خداوند مهربان است که تماماً قدرت ها از آن اوست و این خداوند مهربان است که قدرت دستش را به آنها داده و اسباب را فراهم کرده تا ما به آن هدفمان برسیم. پس از این به بعد در دلمان در ذهنمان نمیگوییم که کاش فلان رئیس بانک به من وام دهد، کاش که استاد به من نمره دهد، کاش که شوهرم این کارم را انجام دهد، کاش که این مربی به من نمره قبولی دهد، میگوییم خدایا، خداوندا خودت کار من را حل کن، خودت مسئله من را حل کن. خداوندا خودت دستان عالیت را برسان، برای اینکه من مسئله ام را حل کنم و به هدفم برسم.
طلب نیت از خداوند:
منظور این است که در همان ابتدای حرکت به سوی جذب خواسته ها و اهداف مان تماماً نیتمان طلب از خداوند باشد.
یعنی فقط و فقط قدرت را به خداوند می دهیم و در هر قدم و هر حرکتی که انجام می دهیم ، در راستای رسیدن به اهداف ما فقط و فقط از خداوند درخواست می کنیم نه هیچکس و نه هیچ چیز دیگری .
یعنی در ذهنمان و در دلمان از خداوند طلب می کنیم و خداوند هم یکی پس از دیگری دستانش را می رساند و وابسته نمی شویم به هیچ کدام از داستان خدا در طول مسیر و هیچ چیزی در این جهان هستی .
فقط به خداوند مهربان وابسته می شویم و از او میخواهیم .یعنی زمانی که میخواهیم به بانک را برویم تا یک وام بگیریم یا یک مسئله را حل کنیم، نیت میکنیم و میگوییم: خدایا با توکل به تو و با اطمینان و ایمان قلبی به تو ، که می دانم تمام قدرت جهان هستی از آن توست، صاحب و مالک آن بانک تو هستی، همه چیز تو هستی و با توکل و ایمان قلبی به اینکه صدای من را میشنوی و حتماً درخواست مرا اجابت کردی، و می دانم که اجابت کردی ،من حرکت و تلاشم را انجام میدهم با ایمان و توکل و اعتماد به تو، کل مسئله ام را به تو میسپارم که تو قادر مطلق، قدرت مطلق و تماماً فتاحی و حرکت میکنیم به سمت آن بانک و تمام آن اشتغال ذهنی و قلبمان را فقط و فقط با ایمان به خداوند پر می کنیم و اگر از این دستش جواب رد شنیدیم و به ظاهر به ما جواب منفی داد یا کارمان را نتوانست حل کند، همچنان در دلمان شاد هستیم و احساس مان خوب است. ایمان و توکلمان را نگه میداریم و می دانیم که حتماً قرار است که به شیوه بهتری با دست عالیتری این کار من را حل کند، چون من دستم را به آن کارگردان اصلی و قدرت جهان هستی دادم و همه چیز مال او است. او می داند که بهترین مهره برای حل کردن مسئله من کدام است و من ناراحت و غمگین و وابسته نیستم.
دوستان عزیزم این فایل بسیار بسیار مهم است هر لحظه باید مراقب باشیم به آن حدیث: باید دقت کنیم که : شرک در دل مومن مانند مورچه سیاهی بر روی سنگ سیاهی در دل تاریکی شب است. در واقع انقدر ظریف، خفی و کوچک است که مراقب باشیم هر لحظه نیت هایمان در ذهنمان چگونه است. دستمان را به سوی چه کسی دراز می کنیم. نیرو را به چه کسی می دهیم؟ چه چیزی را در ذهنمان در حد خدایی بزرگ کردهایم . دقت کنید توحیدی باشیم. همه چیز ازآن خداوند است. به خداوند توکل کنیم، به خدا ایمان داشته باشیم و به او وابسته شویم، آزاد و رها باشیم ، فقط قدم هایی را که به ما می گوید به صورت عالی انجام دهیم و همیشه سعی می کنیم احساسمان عالی باشد.
این فایل را بارها گوش دهید و مطمئنم که نتایج بسیار عالی را خواهید گرفت .
در پناه خداوند مهربان موفق و موید باشید .
خدانگهدارتان.
دیدگاهتان را بنویسید