سوخت جذب اهداف

سلام خدمت تک‌تک شما دوستان عزیزم. امیدوارم حال دلتان عالی باشد. پریسا راستگو هستم و خدمتتان هستم تا یک آگاهی بسیار ارزشمند را با شما عزیزان برای رسیدن به خواسته‌هایمان به اشتراک بگذارم. با استفاده از مقالات بارگذاری شده در سایت پریسا راستگو در ارتباط با قانون جذب به تمامی هدف و خواسته های خود برسید. اشتیاق سوزان در قانون جذب یکی از مهمترین فاکتورهاست که در نهایت منجر به رسیدن شما به اهداف و در نتیجه موفقیت شما در طول مسیر زندگی و ادامه حیات با شور و اشتیاق است. با اجرا و عملی کردن تکنیک‌هایی که در سایت پریسا راستگو بارگذاری شده و انجام تمرین های قانون جذب در مورد اشتیاق سوزان در مورد اهداف خود میتوانید که خود وجودی خود را  به زیبایی تجلی دهید و زندگی خود را همانگونه که میخواهید بسازید و رقم بزنید.
سوخت جذب اهداف
سوخت جذب اهداف

اشتیاق سوزان

موضوع مورد بحث امروز ما در مورد یک موتور محرک بسیار قوی، یک انگیزاننده، یک اهرم، یک نیروی بسیار قوی است که باعث می‌شود ما به خواسته‌هایمان برسیم. برای اینکه ما به خواسته‌هایمان برسیم، باید با یک نیروی بسیار بسیار قوی پیش برویم تا بتوانیم با چالش‌ها، پستی و بلندی‌های مسیر رسیدن به خواسته‌هایمان و اهدافمان به زیبایی برخورد کرده و به خوبی مدیریتشان کنیم. آقای ناپلئون هیل گفته‌اند که برای رسیدن ما به یک خواسته و هدفی باید دو فاکتور بسیار مهم را به خوبی در نظر بگیریم و حتما آنها را اعمال کنیم. مهمترین چیزی که ایشان در مورد رسیدن به هدف گفته‌اند که عامل بسیار مهمی در رساندن ما به اهدافمان  است داشتن اشتیاق سوزان نسبت به آن هدف است. یعنی اینکه باید پر از ذوق و شوق و اشتیاق رسیدن به هدف و خواسته‌هایمان شویم و شبانه‌روز به آن خواسته فکر کنیم و اشتیاق سوزان رسیدن به آن خواسته را داشته باشیم. به بیان دیگر تمام تار و پودها و سلول‌های بدنمان با ذوق و اشتیاق باید آن هدف و خواسته را فریاد بزنند و حاضر باشیم هر بهایی که لازم است برای رسیدن به هدف و خواسته‌مان با دل‌وجان پرداخت کنیم. عامل دیگری که در رسیدن به اهداف و خواسته‌هایمان خیلی مهم است؛ نظم، دیسیپلین و داشتن یک برنامه منظم، شفاف، واضح و کاملی است. یعنی اگر که ما اشتیاق سوزان را داشته باشیم، اما برنامه درستی نداشته باشیم، یعنی ندانیم که چطور باید مسیر رسیدن به خواسته‌هایمان را طی کنیم؛ اصلا ما نمی‌توانیم به هدف برسیم. یعنی اگر ما قدم در مسیر جذب پول و ثروت و اهداف و خواسته‌هایمان نگذاریم، یک سری حرکت هایی را انجام ندهیم؛ قطعا به اهداف و خواسته‌هایمان نمی‌رسیم و نمی‌توانیم آن را به دست بیاوریم. پس در کنار اینکه ذوق و اشتیاق سوزان را داشته باشیم باید یک برنامه‌ریزی، دیسیپلین و نظم بسیار دقیق و عالی را داشته باشیم تا این دو عامل مهم دست به دست هم دهند که در نهایت موفقیت ما و رسیدن ما به خواسته‌هایمان را تضمین کنند. همانطور که عرض کردم میخواهم در این مقاله در مورد یک موتور محرک و انگیزاننده‌ی قوی برای رسیدن به اهداف و خواسته‌هایمان صحبت کنم و همچنین این موضوع را نیز عرض کردم که آقای ناپلئون هیل گفته‌اند که برای رسیدنمان به یک هدف یا خواسته‌ای، باید اشتیاق سوزان نسبت به آن هدف داشته باشیم. اشتیاق سوزان در رسیدن به خواسته ها

ایجاد اشتیاق سوزان در جذب اهداف

حال برای اینکه ما این اشتیاق سوزان را در خودمان ایجاد کنیم، باید از این موتور محرکه‌ی بسیار قوی و انگیزاننده‌ی بسیار قوی استفاده کنیم. یعنی لازمه‌ی داشتن اشتیاق سوزان یا به عبارتی ایجاد اشتیاق سوزان برای داشتن یک هدف یا خواسته‌ای؛ استفاده از این محرک و انگیزاننده است. یعنی اگر این نیرو را استفاده کنیم و این عامل را به کار ببریم، خود به خود اشتیاق سوزان در ما ایجاد می‌شود. می‌دانم که برای شما هیجان‌انگیز شد و کنجکاو هستید که بدانید این موتور متحرک، نیرو و اهرمی که قرار است اشتیاق سوزان را در ما ایجاد کند، چیست ؟ دوستان عزیزم تا زمانی که ما ندانیم برای چه یک هدف یا خواسته‌ای را می‌خواهیم، برای چه می‌خواهیم یک دستاوردی را داشته باشیم، برای چه می‌خواهیم موفق شویم؛ امکان ندارد که در ما یک حس ذوق و شوق و در واقع اشتیاقی برای رسیدن به آن هدف ایجاد شود. مثلا اگر که ما ندانیم با چه هدفی می‌خواهیم به یک سفر شمال برویم، آن لذت‌هایی که سفر شمال به ما خواهد داد، آن گردش‌ها و مناطقی که می‌خواهیم ببینیم، آن خریدهایی که میخواهیم از آنجا انجام دهیم، آن احساسی که می‌خواهیم در موقع مسافرت در آن شهر به آن احساس برسیم و آن حس را مزه‌مزه کنیم، اگر آن احساس را در ذهنمان نیاوریم و آن را حس نکنیم اصلا ما انگیزه‌ای نخواهیم داشت که در پشت ماشین بنشینیم و ساعت‌ها و کیلومترها رانندگی کنیم تا در نهایت به آن شهری که مد نظرمان است برسیم و برویم و تفریحمان را انجام دهیم. دلایل و چرایی‌های رسیدن به یک هدف و خواسته برابر است با موتور محرکه، انگیزاننده و اهرم بسیار قوی برای ایجاد اشتیاق سوزان، برای رساندن ما به آن خواسته‌ها و اهداف است. یعنی اگر ما دلیل رسیدن به اهداف، داشتن و کسب یک خواسته یا هدف ، یا چرایی‌های رسیدن به هدف و دستاورد؛ اگر ما دلایل و چرایی‌های یک هدف را بدانیم، خود به خود تصویر رسیدن به ان هدف در ذهن ما تشکیل می‌شود، اهرم بسیار قوی در ذهن ما بوجود می‌آید که آن اهرم ما را به سمت جذب آن هدف و خواسته و دستاورد هل می‌هد. خود به خود، دلایل و چرایی‌های داشتن و جذب یک هدف و یک خواسته خود این موضوع در ما اشتیاق سوزان ایجاد می‌کند. اگر من ندانم که چرا می‌خواهم به شهر شمالی بروم و آنجا تفریح کنیم، چرا و به چه دلیلی؟ اگر دلیل آن را ندانم در واقع حال آن را نخواهم داشت که ساعت‌ها پشت فرمان بنشینم و رانندگی کنم تا به شمال برسم. این دلیل‌ها و چرایی‌های مسافرت من به آن شهر است که باعث می‌شود من لذت ببرم از اینکه بخواهم ساعت‌ها پشت فرمان بنشینم و با عشق ساعت‌ها مسیر را رانندگی  و طی کنم تا به هدفم و تفریحم، به شهری که می‌خواهم برسم و در آنجا گردش و تفریحاتی را انجام دهم. سوخت رسیدن به ارزوها در مورد اهداف و خواسته‌هایمان هم همینطور است. مثلا در مورد جذب ثروت؛ اگر که من ندانم چرا می‌خواهم به درآمد میلیونی، میلیاردی و یا درآمدهای خیلی بزرگی برسم؟ اگر من دلایل آن را ندانم، اصلا من نمیتوانم حرکت کنم و درواقع حوصله حرکت ندارم. حال و رمق حرکت به سمت خواسته‌هایم را ندارم. یا بهتر است بگوییم چون ذهن ما عادت دارد که به سمت منفی‌ها کشش پیدا کند و دوست دارد که ما را در دایره‌ی امن خودمان یعنی در دایره‌ی امنی که برای خودمان ساختیم ما را نگه دارد. چون خاصیت ذهن این است، برای اینکه از ما محافظت کند دوست ندارد ریسک کرده و از منطقه‌ی امن خود خارج شود، دوست ندارد که از این حال و هوایی که برای خود ساخته و مدت‌هاست به آن عادت کرده، از آن عادت‌ها خارج شود. برای همین است که زمانیکه یک عادتی را تغییر دهیم و به یک دستاوردی برسیم، در اوایل کار با مقاومت شدید ذهنی مواجه می‌شویم و میبینیم که ذهنمان به شدت در حال مقاومت است چون سازوکار ذهن است و دست خودش نیست. یعنی خاصیت ذهن به این شکل است که برای اینکه ما را زنده نگه دارد و ما را از خطرات حفظ کند و منجر به بقای ما شود، برای همین دوست دارد که ما را در دایره‌ی امنمان نگه دارد، دایره‌ی امنی که ساختیم، یعنی حرکتی نکردیم مانند اینکه هدف‌گذاری کنیم برای اهداف و دستاوردهای بزرگ یا اینکه بخواهیم دستاوردهایی را بطور اساسی در خودمان تغییر دهیم؛ چون مدت‌ها به یک شکل زندگی کرده و به آن عادت کرده و همین شکل را برای بقای ما مناسب دانسته، برای همین از تغییر و خارج شدن از منطقه‌ی امن خوشش نمی‌آید، دوست ندارد که از منطقه‌ی باورهایی که همین الآن دارد خارج شود و مقاومت می‌کند. پس به دلیل مقاومت ذهنمان، به دلیل اینکه ذهنمان دوست دارد ما را در منطقه‌ی امنمان نگه دارد، چون خاصیت و سازوکار ذهن به این شکل است؛ ما اگر بخواهیم یک هدفی داشته باشیم یا یک دستاوردی داشته باشیم که تا الآن کسب نکردیم برسیم و میخواهیم که قدم‌های بزرگی برای تغییرات بزرگی در زندگیمان در نظر داریم که انجام دهیم، باید ما ذهنمان را بصورت منطقی آماده کنیم. یعنی به این ذهنی که منطقی است و همیشه حساب شده پیش می‌رود، راه تغییر ذهن با منطق است یعنی منطق می‌تواند ذهن را تغییر دهد و از دایره امن اجازه می‌دهد که خارج شویم و مقاومتش را شکسته میشود. این ذهنی که منطقی است و فقط دلایل و استدلال‌های منطقی را دوست دارد، با این ذهن منطقی باید به زبان خودش صحبت کنیم. برای همین است که اگر ما راه‌کارش را ندانیم، ندانیم که چطور با این ذهن منطقی کار کنیم که بتواند آن هدف را برای ما کسب کند و درواقع با ما در رسیدن به اهدافمان همکاری کند و ذهن خود را تغییر دهد تا به هدف‌های جدیدمان برسیم ، با این ذهن منطقی باید با منطق صحبت کنیم. باید دلایل بسیار قوی برای تغییر ذهن بیاوریم که به آن هدف و خواسته برسیم. جذب خواسته ها یعنی چه؟ یعنی باید دلیل‌های ما انقدر قوی و محکم باشد برای ذهن که کم‌کم ذهن مقاومتش را بشکند و قبول کند و خود با همکاری کند و اشتیاق سوزان را در ما ایجاد کند تا ما به هدفمان برسیم. مثلا در جذب ثروت، ذهنی که قبلا ذهن فقیر بوده و فکر میکند که همین حالت فعلی خوب است برای اینکه ما در بقا  و سلامت باشیم و عادت کرده به یک ذهن فقیر؛ قطعا این ذهن نمی‌تواند به راحتی و سادگی در همان روز اول با ما همکاری کند. مثلا شما در آمد ماهی 10 میلیارد تومان را تصور کردید و ذهن بگوید چشم از فردا کاملا با تو همکاری خواهم کرد و ذهن تو را آماده می‌کنم تا بروی به سمت آن 10 میلیارد تومان ماهانه. نه! دوستان عزیزم این ذهن منطقی که با دلایل منطقی سالیان سال فقر برایش منطقی شده، باید این دفعه برعکس با دلیل منطقی به سمت ذهن ثروتمند تغییرش دهیم. یعنی از آن یک ذهن ثروتمند بسازیم و از فقر به ثروت تبدیلش کنیم، یعنی ذهنمان را از ذهن فقیر به ذهن ثروتمند تبدیل کنیم. این فقط با دلیل‌های منطقی ممکن است ، با دلایل منطقی مقاومت‌هایش می‌شکند و ذهن فقیر شکسته می‌شود. مثلا شما فنر را در نظر بگیرید که مدت‌ها به یک شکلی بوده، حالا ما می‌خواهیم به آن فنر تغییر شکل بدهیم.اگر دقت کنید در اول کار هر چقدر ما آن را می‌کشیم تا به شکل دلخواهمان درآید، دفعات اول هرچقد تلاش می‌کنیم و نیرو صرف تغییر شکل فنر می‌کنیم، به شدت مقاومت می‌کند و تکان نمی‌خورد، انگار که اصلا ما نیرو وارد نکرده‌ایم به آن. اما کم‌کم زمانی که نیروی بیشتری وارد می‌شود و چندین و چند بار این تغییر شکل فنر را انجام می‌دهیم، بعد یک مدت خواهیم دید که فنر به شکل دلخواه ما تغییر شکل داد. ذهن هم همین‌گونه است. تمام این مطالب برای این است که اشتیاق سوزان در خودمان ایجاد کنیم و آن چیزی که در پشت اشتیاق سوزان است، یعنی سبب می‌شود که اشتیاق سوزان در ما ایجاد شود، دلایل و چرایی‌های رسیدن به یک هدف است که باعث می‌شود مقاومت ذهنی ما شکسته شود و ذهنمان در جهت آن چیزی که می‌خواهیم به آن برسیم تغییر شکل دهد و با ما همکاری کند. پس خیلی مهم است برای من که میخواهم درآمدم به ماهیانه 10 میلیارد تومان برسد، بدانم که چرا می‌خواهم به ماهی 10 میلیارد تومان برسم؟ از اینکه ماهی 10 میلیارد تومان وارد زندگی من شد، چه منفعت‌هایی وارد زندگی من میشود؟ چه کارهایی را با این پول می‌توانم انجام دهم؟ در واقع چرا می‌خواهم درآمدم ماهی 10 میلیارد تومان باشد؟

منطقه امن ذهن

نقش ذهن در رسیدن به خواسته ها اگر که دلیل رسیدن به اهداف و خواسته‌ها و چرایی‌هایش را بدانیم و همانطور که گفتم باید خیلی محکم و منطقی باید چرایی‌ها را ذکر کنید و مدام برای ذهنتان تکرار کنید و بنویسید دلایل و چرایی منطقی رسیدن به اهدافتان و جذب اهدافتان را که برای چه میخواهید یک هدف را داشته باشید؟ چرا میخواهید به یک دستاوردی برسید؟چرا میخواهید یک خواسته‌ای را جذب کنید؟ تمام این‎ها باید منطقی باشد و مدام باید بارها و بارها مثل آن فنر انقد تکرار و تکرار شود تا ذهنتان به سمت آن هدف و خواسته و دلیل‌های منطقی تغییر شکل دهد و جایگزین شود و در واقع خود ذهنتان بخواهد با شما همکاری کند و خیلی سریعتر از منطقه‌ی امنتان خارج شود به سمت جذب آن خواسته و هدفتان بیاید. پس دلایل روشن، کامل و واضح، چرایی روشن، کامل و واضح رسیدن به اهدافتان باعث می‌شود که ذهنتان آماده شود و شکل آن هدف را به خود بگیرد و آماده شود که با شما همکاری کند و زمانی که ذهن شما آماده شد، خود به خود اشتیاق سوزان در شما ایجاد می‌شود. یعنی ذهنتان آن اشتیاق را برای شما ایجاد می‌کند، انقدر که مدام شما را در تصویر رسیدن به آن هدف قرار می‌دهد و مدام آن تصویر را در ذهن شما می‌آورد، آن تصویر رسیدن به اهداف را مدام در ذهن شما تداعی می‌کند و به عبارتی در ذهن شما نقش می‌بندد، تمام تار و پود بدنتان، تک‌تک سلول‌های بدنتان تشنه‌ی رسیدن به اهداف می‌شود، اشتیاق سوزان در شما ایجاد می‌شود و همانطور که گفتم در کنار این اشتیاق سوزان یک سری برنامه ریزی‌هایی هم داشته باشید. بسیار متعهدانه برنامه‌ریزی دقیق، واضح و مشخص و با نظم جلو بروید، به شما قول می‌دهم رسیدن به آن هدف صددرصد برای شما تضمینی خواهد شد و قطعا که به اهدافتان خواهید رسید. پس دلیل‌های رسیدن به اهداف خیلی مهم است. چرا من میخواهم به یک هدفی برسم؟ دلیلش چیست که من میخواهم یک هدف و خواسته‌ای را داشته باشم؟ آن دلیل ذهن شما را شکل می‌دهد و تبدیل می‌کند به شکل اهداف و خواسته‌هایتان و پشتش اشتیاق سوزان برای شما ایجاد می‌کند که خیلی خیلی مهم است.
رسیدن به هدف در قانون جذب
رسیدن به هدف در قانون جذب
پس موتور محرکه و انگیزاننده‌ی هر هدفی و ساختن ذوق و اشتیاق سوزان شد دلایل‌ و چرایی‌های رسیدن به اهداف و خواسته‌ها. بنشینید و از خود بپرسید که چرا می‌خواهید به آن هدف برسید؟ دلایلش چیست؟ چرایی‌ها و دلایلش را بنویسید. بنویسید که چرا می‌خواهید و ببینید که ذهنتان چقد تغییر می‌کند و بارها‌وبارها آن چرایی‌ها را به ذهنتان نشان دهید تا ذهنتان تغییر شکل دهد، مقاومتش را بشکند و از منطقه امن خود خارج شده و برای رسیدن به خواسته‌ها و اهدافتان با شما همکاری کند. این مقاله را بارها و بارها مطالعه کنید. خیلی دوست دارم نتایجتان را در سایت پریسا راستگو با من و دیگر دوستان به اشتراک بگذارید. برای همه‌ی شما عزیزانم بهترین‌ها را از خدای مهربان آرزومندم. خدا یار و نگهدارتان.  

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *