ذهنیت قهرمان ساز

مقدمه: تاثیر ذهنیت قهرمان ساز در قانون جذب با پریسا راستگو
ما برای اینکه در زندگی موفق شویم و یک زندگی سعادتمندانه در همه ابعاد را تجربه کنیم، باید ذهنمان را به یک ذهن قهرمان ساز تبدیل کنیم. میتوانیم با استفاده از یادگیری مهارتهای قانون جذب از ذهن خود یک ذهن قهرمان بسازیم و در مواجه با هرگونه چالش و تضادی این ذهنیت قهرمان ساز مطمئنا عالی عمل خواهد کرد و نه تنها آن چالشها به ضرر او تمام نخواهد شد بلکه پلی به سمت پیروزیها و دستاوردهای بزرگ خواهد بود. در این مقاله که در سایت پریسا راستگو قرار داده شده، سعی کردیم راهکار ساختن ذهنیت قهرمان ساز را به شما یاد دهیم و تمام تلاش سایت پریسا راستگو بر این است که جهان را جایی بهتر برای زیستن بکند.
پیشگفتار
“درخلوتی ز پیرم، کفزوده باد نورش “
“خوش نکتهای شنیدم، در وجد و در سرورش”
“گفتا حضور دلبر، مفتاح مشکلات است”
“خرم دلی که باشد، دائم در حضورش”
بنام خدای بخشنده مهربان
سلام خدمت همهی شما دوستان عزیزم، امیدوارم که حال دلتان عالی باشد. پریسا راستگو هستم و خیلی خوشحالم که با یک آگاهی دیگر در خدمت شما دوستان جان هستم.
نکتهای که امروز میخواهم درموردش صحبت بکنم نکتهی خیلی مهمی میباشد؛
ذهنیت قهرمان ساز
من زمانی که به گذشته خودم نگاه میکنم میبینم که این نکتهای که برای شما خواهم گفت با توجه به گذشتهی من قابل فهم تر خواهم گفت که به صورت فطری در روح من گذاشته شده بود یعنی این که من با این آگاهی به دنیا آمده بودم.
من بعدا در یک مطلب مجزا در مورد صفرتاصد زندگیم برای شما عزیزان صحبت خواهمکرد و خواهم گفت که چه مسیرهایی را طی کردم، چه تضاد ها و چالش هایی را گذر کردم تا درنهایت به این نقطه و آگاهی از زندگیم رسیدم.
آگاهی که میخواهم در موردش صحبت بکنم، میخواهم یک اسم زیبا به آن نسبت بدهم و چون این آگاهی زیبا از همان بدو تولد به لطف خدا در من قرار داده شده بود من اسم این آگاهی را ذهنیت قهرمان ساز میگذارم.
من از زمانی که به دنیا آمدم، دریک خانواده نه چندان موفق،یعنی خانوادهای که به صورت مداوم درگیر فقرودعواهای سنگین بوده، تقریبا هر مشکلی که شما فکرش را بکنید البته به جز درگیری بودن به بیماری سخت و ناعلاج که خودم درگیرش شده باشم به غیر این؛ هر مشکلی که به ذهن شما عزیزان بیاید از همان زمان کودکی با آن دست وپنجه نرم کردهام و با آنها روبرو شدم.
که این مشکلات شامل؛ فقرشدید، دعواهای سنگین پدر و مادر، عزت نفس بسیار تخریب شده، دیدن وابستگی شدید پدر به مواد مخدر، که پدرم درگیر اعتیاد بسیار شدید بود، من همه ی این مشکلات را دیدم. داشتن ارتباطات بسیار ناموفق با اطرافیان که میتوانم به جرئت بگویم که رابطمان با اطرافیانمان صفر بود و به گونهای بود که هیچ کس علاقهای به ارتباط داشتن با ما نداشت.
و این ارتباط ها به ارتباطهای کوچکی مثل مادربزرگ یا خاله و دایی محدود میشد ودرواقع دایرهی ارتباطی خانواده ما خیلی کم و کوچک بود. به طور کلی همانند خانوادههایی نبودیم که مدام ارتباطگر باشند یا مداوم در جشن وسرورهای مختلف شرکت کنند.
رفته رفته در همان شرایط بزرگ شدم،ازدواج ناموفق را تجربه کردم،دوباره در وضعیت بد اقتصادی قرارگرفتم، عدم موفقیت در شغلم را تجربه کردم و خیلی مشکلات دیگر.به هرحال نمیخواهم در این متن که بیشتر به ذهنیت قهرمان ساز میپردازیم درمورد مشکلات و غم و غصه حرف بزنم ولی برای این آگاهی یک پیش زمینهای لازم بود و این موردها مناسب این پیش زمینه بودند.
فرق بین انسانهای موفق و ناموفق
درحالت کلی هر مشکلی که برای شخصی بهوجود میآید تقریبا بیشتر آن مشکلات را تجربه کردهام،اما میخواهم در مورد ذهنیتی که انسانها را متفاوت میکند یا بهتره بگویم انسانهای موفق را از انسانهای ناموفق جدا میکند صحبت بکنم.
به لطف خدا از همان زمانی که در یادم هست، مشکلات زیادی داشتم اما همیشه ته دل خود امیدوار بودم و شعلهی امید هرچند خیلی کوچک ولی این شعله خاموش نشدهبود و همیشه یک روزنه امیدی داشتم برای اینکه؛ حتما آینده بهتر خواهد شد واین روزها تمام میشود و من این ذهنیت را درخود داشتم با وجود اینکه؛نه پدر ومادر مثبت اندیشی داشتم که موفق باشند یا نه کسی را داشتم که این آگاهی ها را در اختیار من قرار بدهد و فقط وفقط لطف خدا باعث به وجود آمد این ذهنیت درمن شده بود وهمیشه یک نگرش مثبت نسبت به آینده ویک حالت دل قرص بودن داشتم که این مشکلات میگذرد و همهی اینها گذرا هستند.
تعریف ذهنیت قهرمان ساز:
ذهنيت قهرمان ساز همین ذهنيت هست، همین ذهنیتی که در دل طوفانها مثبت نگری هست،در دل تضادها،امیدوار بودن هست،در دل چالشها وشکست ها دلگرم بودن و دل قرص داشتن به یک نیروی برتر هست ،یک نگرش مثبت داشتن هست.
چالش ها در زندگی ما انسانها به دودسته تقسیم میشوند؛ یا همان اتفاقهایی که ما با آنها دست وپنجه نرم میکنیم و اتفاقات ناخواسته.
- اولین دسته از چالشها آن چالشهایی هستند که خداوند طبق وعدههایی که در قرآن کریم داده و قطعا گفته که ما را می آزماید همانند نقص در اموال،از دست دادن اموال،ضرر کردن در اموال وبعضی از ترسها ما را آزمایش میکند و خدا در سوره بقره با قطعیت فرموده : که حتما شما را در مرحله آزمایش خواهیم گذاشت.
یک دسته از این چالشها همین آزمایشها و امتحانات الهی میباشد آن هم فقط برای اینکه ما ورزیدهتر و قویتر بشویم و به سمت کمال حرکت کرده و یکسری از درسها را یاد بگیریم و درواقع یکسری آزمون را آنجا بدهیم که اگر آن آزمون را به زیبایی رد بکنیم اعتمادبه نفس و عزت نفس و خودباوری مان بالا میرود و به نوعی احساس قدرت میکنیم از اینکه مسئلهای را حل کردهایم و از آزمون پیروز بیرون آمدهایم و درحالت کلی ؛ شخصیت ما بزرگ شده ورشد پیدا میکنیم.
پس یکسری از چالشها وآزمون ها از طرف خداوند مهربان هست و طبق وعدهای که دادهاست حتما همهی ما آزمایش میشویم برای ورزیده شدن ،قوی شدن و با تجربه شدن و رسیدن به آگاهی و استفاده از آن آگاهی در زندگی برای رسیدن به پیروزی و کمال.
یک مثال در مورد همین آزمون ها و چالش های الهی:
دریک جنگلی که تنوع گیاهان و درختان در آن جنگل زیاد است، زمانی که طوفان شروع میشود بیشتر درختانی که مقاوم نیستند در برابر طوفان شکسته میشوند و از بین می روند و به نوعی از جنگل حذف میشوند. اما یک نکتهی جالب در مورد یکی از گونههای درختان وجود دارد که میگویند درخت “نخل” برخلاف درختان دیگر زمانی که در معرض طوفانهای سنگین قرار میگیرد، این درخت نه تنها از جایش کنده نمیشود واز بین نمیرود بلکه طبق آمار و تحقیقاتی که انجام دادهاند وقتی این درخت در مقابل طوفان قرار میگیرد این طوفان ریشههای درخت “نخل”را قویتر میکند.این اصل به صورت علمی اثبات شده که هرچقدر طوفان سنگینتر و قویتر باشد درخت “نخل”از ریشه قویتر ومحکمتر میشود و استوار و محکم به حیات خودش میدهد.
یا مثال دیگری درمورد به چالش کشیده شدن خودمان و اینکه چالشهایی که از طرف خدای مهربان هست نهتنها مارا شکست نمیدهد بلکه مارا قویتر میکند.
حتما اکثر دوستان عزیزم در باشگاه کار کردهاند ورزشهایی مثل ایروبیک،بدنسازی یا خیلی فعالیت های ورزشی دیگر.حتما دیدهاید که در اوایل شروع ورزش،حرکت های ورزشی مثل دمبل زدن و یا وزنه زدن ویا حرکت های ورشهای مختلف متوجه میشوید که همان روزهای اول بدن شما تحت تاثیراین حرکات خسته و کوفته میشود یا دچار گرفتگی عضلات میشوید، به ظاهر در اثر این حرکات بدن شما درد می گیرد ولی با ادامهدار شدن این ورزش طی مدت زمان طولانی متوجه میشوید که بدنتان نسبت به قبل چقدر قوی و ورزیده شده است و درحالت کلی چهارچوب بدن شما محکم شده است،جوان تر ،شاداب تر و به نوعی سالم تر شدهاید. نه تنها آن حرکتها به شما آسیبی نزده بلکه به لطف آن حرکتها و چالش ها و تمرینها بدن شما خیلی بااستقامت تر شده است و حتما دیدهایم ورزشکارانی که سن زیادی داشتهاند ولی به لطف ورزشهایی و تمرینهایی که داشتهاند جوانتر از سن شان بوده اند .و این ورزشکار قطعا به لطف اون حرکات اولیه سخت به این مرحله رسیده و تمام سلول های بدنش سالمتر و قویتر و ورزیدهتر خواهند بود.
پس درحالت کلی؛ دستهای اول، دستهای از تضادها وچالشها ، چالش هایی که خداوند مهربان در مقابل ما قرار داده که ما با انجام دادن آن چالشها وآزمونها قویتر، موفقتر وآگاهتر بشویم.
- دسته ی دوم چالشها و تضادهایی هستند ک ما خودمان با افکارمان،ارتعاشهایمان و فرکانس غلط مان میفرستیم که در این مورد هم اگر مابتوانیم در مقابل تضاد، ذهنمان را تبدیل به ذهنیت قهرمانساز بکنیم قطعا میتوانیم از این تضاد پیش آمده یک درس و تجربه لازم بگیریم واین تجربه را در زندگی برای موفقیت به کار بگیریم.
یعنی تجربه ای از آن افکار و اتفاق تلخ را که خودمان با ارتعاش و فرکانس خودمان رقم زدهایم بگیریم و سعی کنیم آن را تکرار نکنیم و درمقابل آن را تبديل به موفقیت بکنیم اینگونه که دیگر مسیر قبلی را تکرار نکنیم چون دیدهایم آن مسیر غلط بوده و ته آن باعث شکست میشود.
زمانی که چالشها چه به صورت امتحان الهی و چه به صورت ارتعاشاتی که خودمان با افکارمان ایجاد کردهایم اتفاق می افتند.
در مقابل این چالشها، انسانها به دودسته تقسیم میشوند:
دستهی اول:انسانهایی که در این تضادها میمانند و شروع یه سرزنش خود میکنند همانند اینکه چرا این اتفاقها برای من میافتد ،و چرا خداوند اتفاق های تلخ را درمقابل من قرار میدهد و با این تکرارها باعث میشوند که نه تنها از آن چالش ها خارج نمیشوند بلکه باعث میشوند طبق قانون جذب جهان هم باعث تکرار این شکستها و اتفاق های تلخ برای آنها میشود و باز هم از این شکست ها گله و شکایت میکنند چون خبر ندارند که با توجه غلطی که نسبت به این شکست ها ومشکلات دارند باعث تکرار آنها برای خود میشوند و انرژی و قدرت اتفاقهای بد را بیشتر میکنند.
اما دستهی دوم:از انسانها، ک جزء انسانهای پنج درصدی هستند، یعنی انسانهایی که ذهنیت قهرمان ساز دارند.اینها زمانی که هر دو دسته از تضادها برای آنها اتفاق میافتد با خودشان میگویند که این اتفاق تلخ یا شکست برای من افتاده حالا من باید چهکاری انجام بدهم که حالم بهتر بشود؟ چه کار بکنم که از این دوران به سلامت عبور بکنم؟ چه کاری برای حل این مسئله انجام بدهم؟ و چه کاری برای جلوگیری از تکرار آن انجام بدهم؟
یعنی یک ذهنیت راه حلگرا، مسئله حل کن و قهرمانسازی را برای خود دارند که نه تنها ب مشکل فکر نمیکنند بلکه به راهحلی برای حل کردن آن مشکل فکر میکنند .
و به این صورت شروع میکنند حال خودشان را بهبود بخشیدن.
ویژگی شخصیت قهرمانساز
یکی از ویژگیهایی که این شخصیتهای قهرمانساز دارند این است که ته دلشان امیدوار هستند و به منبع خیلی قویتر از خودشان تکیه دارند یعنی به افرادی که افراد خیلی مومن و بااعتقاد تری هستند و ایمان دارند که یک نیرویی، یک انرژی و یک خدایی دستشان را میگیرد و پشت وپناهشان هست آنها را حمایت میکند و رهایشان نمیکند.
و با این ذهنیت توکل را در زندگی خودشان پیاده میکنند و متوکلتر هستند و آرام، آرام حال خودشان را خوب میکنند و حس بهتری پیدا میکنند. در مقابل جهان هم به این انسانها پاداش میدهد و خیلی سریع کمکشان میکند که از تضادها وچالشها خارج بشوند تا اتفاقات خوبی برایشان رقم بخورد.
به لطف خدا من از صفر تا صد زندگیم تقریبا همین ذهنيت را داشتم، و اگر شما چالشها یا مشکلات من را میدیدید قطعا سوال میکردید که:
اصلا تو چگونه زنده ماندی؟!
چگونه از مشکلات و چالشها بیرون آمدی؟
وقتی خوب فکر میکنم میبینم که منهم این ذهنیت را داشتم، و با خودم تکرار میکردم که بالاخره همهی این روزها میگذرد و نوبت روزهای خوب هم مي رسد و موفق میشوم، ثروتمند مي شوم ،بالاخره رابطه عالی را جذب میکنم و بلاخره جزو پنج درصد افراد موفق جهان میشوم که به لطف خداوند دارم کم کم به سمت آن موفقیت حرکت میکنم .
نتیجه گیری
درنهایت میخواهم این را بگویم که تنها چیزی که انسانها را از هم متمایز میکند و آنها را تفکیک میکند همین ذهنیت مثبتنگری و قهرمان ساز هست که چگونه همیشه امیدوار باشیم ،همیشه آرام باشیم، چگونه حس بهتری داشته باشیم حتی درمقابل با بدترین چالشها ،از خدا یاری بخواهیم و به او توکل بکنیم و دل هایمان را به خدا قرص بکنیم و بدانیم یک حامی داریم که هیچوقت مارا رها نکرده و هر لحظه آماده کمک به ماست به شرطی که ما ذهن و تفکر غلطمان را کنار بگذاریم و از او بخواهیم به ما کمک کند.
با این تفکرات و کمک خداوند سریعتر به احساس خوب و عالی در زندگی میرسیم و تمام آن مشکلات را حل میکنیم و با حل آنها صددرصد احساس قدرت،عزتنفس واعتماد بهنفس میکنیم و هیچ چیز و هیچکس توانایی مقابله با مارا نخواهد داشت و هیچ چیزی به لطف خدا نمیتواند مارا از پا دربیاورد. وقتی انسان همچین شخصی را از خودش میسازد زبان زد خاصوعام میشود و هم الگو و اسطوره برای دیگران میشود و خداوند هم هر نعمتی را بر او عطا میکند.
دوستان عزیزم سعی بکنیم ذهنیت قهرمانساز را درخودمان پرورش بدهیم با همین نکتههای که دراین مطلب گفته شد؛
اولا؛ به وجود نیروی عظیم و قدرتمند درجهان ایمان داشته باشیم، مومن باشیم و به این نیرو تکیه کرده و هرلحظه از آن امداد و یاری بخواهیم، ذهنمان و افکار ارتعاشمان رابه سمت خواستهها و حال خوب تنظیم بکنیم و کمتر به مشکلات وچالشها فکر کنیم.
ثانیا ؛ اگر هم دچار آزمایش و امتحان الهی شدیم با این راهکارهایی که گفته شد خیلی سریع این آزمایشهارا با موفقیت و حال خوش پشتسر بگذاریم.و میبینیم که خداوند وعده داده به صابران که پاداش عظیمی در راه است.
این مطلب را بارها و بارها بخوانید، مطمئنم که نکات طلائی را از آن برداشت میکنید ومطمئنم که اگر این نکات را به کار بگیرید نتایج شگفتانگیزی را در زندگيتان خواهید گرفت.
حرف دل
خیلی دوست دارم که بیایید و مشارکت کنید در هرمطلبی که گذاشته میشود در سایت پریسا راستگو و نتیجههایی را که گرفتهاید را با اخلاص بنويسيد که هم من دلگرم بشوم و هم دیگر دوستان و ایمانمان قوی تر بشود . ومن هم انرژی میگیرم از شما و عاشقانه برای شما خدمت میکنم .و نظرات شما خیلی به من کمک میکند که مطالب بعدی را عالی تر و با نکات فراوانتر بنویسم.
پس اگر دوست دارید روند کارمان ادامه پیدا کند ودر خدمت شما عزیزان باشم حتما با نظرات پرانرژیتان سایت پریسا راستگو را عشق باران بکنید.
در پناه خداوند مهربان موفق و پیروز باشید.
خدایارونگهدارتان.
دیدگاهتان را بنویسید