بخشش

بخشش
مقدمه
در قانون جذب زمانی که کسی را میبخشید، این بخشش حجاب کینه و نفرت و انتقام را از روح شما برمیدارد و روح شما تجلی پیدا میکند. این بخشش باعث میشود که هم خودتان هم زندگیتان پر از نور و عشق شود. با بخشش کسانی که قلب شما را آزردهاند و مشکلاتی در زندگیتان بوجود آوردهاند پروسه جذب اهداف خود را بسیار سریعتر رقم بزنید و به خواستههای خود برسید. چرا که در قانون جذب تا زمانی که بخشش اجرا نشود، نمیتوان به حس خوب رسید و خواستههای خود را جذب کرد. میتوانید با مقالات سایت پریسا راستگو و با استفاده از مقاله بخشش و اجرایی کردن تکنیک بخشش، پروسه قانون جذب را برای رسیدن به خواستههایتان خیلی سریعتر از آن چیزی که تصور میکنید برای خود رقم بزنید
اصل جهان هستی
به نام خدای بخشندهی مهربان.
سلام خدمت تکتک شما دوستان عزیزم. امیدوارم حال دلتان عالی باشد.
من پریساراستگو با یک فایل آموزشی دیگر در خدمت شما هستیم.
موضوعی که در فایل به آن اشاره خواهد شد از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
به جرات میتوان گفت یکی از بخشهای مهم قانون جذب است. در واقع برای اینکه بتوانیم به راحتی جذب انجام دهیم و بتوانیم خلق و آفرینش اهداف و خواستههایمان را در فرمول قانون جذب قرار دهیم، این فاکتور بسیار مهم است که باید در قانون جذب درست قرار دهیم که خیلی سریع به خواستههایمان برسیم و قانون را درست اجرا کرده باشیم.
برمیگردیم به اصل و اساس جهان هستی؛ یعنی مهمترین قانون جهان هستی که میگوید : احساس خوب برابر با اتفاق خوب و احساس بد برابر با اتفاق بد.
حتما برای همهی شما عزیزان اتفاق افتاده که زمانیکه روزتان را با حس خوب شروع میکنید، آن روز برای شما به نوعی خوشایند است. یعنی تمام کارهایتان به راحتی انجام میشود. مدام اتفاقات خوب را جذب میکنید. احساسهای شادی، خوشحالی، ذوق، سپاسگذاری را جذب میکنید. خواستههایتان هر چند کوچک یا بزرگ جذب میکنید.
برعکس این موضوع را هم حتما تجربه کردید. یعنی زمانیکه روزتان را با حال بد شروع میکنید، یا احساس ناراحتی و عصبانیت یا خشم دارید بطور حیرتانگیزی خواهید دید که اتفاقات بد پشت سر هم برای شما میافتد. آن روز با خود زمزمه میکنید که امروز از دنده چپ بیدار شدم یا نحسی روی چه کسی بر روز من اثر گذاشته و این بدبیاریها را جذب کردم؟
چون انسانها طبق باورهای قدیمیشان کلمهای را نمیتوانند برای این موضوع پیدا کنند پس میگویند که بدشانی آوردیم یا روزمان روز نحسی بود یا نحسی روی چه کسی روزمان را خراب کرد.
پس اگر به این موضوع دقت کنید قطعا متوجه فرمولی که در ابتدای مطالب گفته شد، میشوید که مهمترین و بزرگترین قانون جهان هستی است؛ احساس خوب برابر اتفاق خوب و احساس بد برابر اتفاق بد را به زیبایی و راحتی درک خواهید کرد.
در فرمول قانون جذب ما میگوییم که باید احساسمان خوب باشد تا ما یک هدف و خواسته را خلق کنیم یا به اصطلاح قانون جذب، جذب کنیم. یک سری کارهایی را ما باید روی خودمان انجام دهیم یا ما باید بتوانیم که دروناً تغییر کنیم و شخصیت خودمان را رشد و تغییر دهیم یا به بیان زیباتر متعالی کنیم، قلبمان صافتر و آرامتر شود. دلمان آرامتر و پر از شادی و دوست داشتن شود. سرشار از عشق و محبت شویم. ما باید یک سری خودسازیها را انجام دهیم تا بتوانیم که فرمول خلق هدف را درست اجرا کرده و خواستههایمان را جذب کنیم.
یکی از مهمترین فاکتورهایی که در قانون جذب باید رعایت کنیم تا به احساس خوب برسیم که در نهایت این احساس خوب منجر به جذب اتفاقات خوب و خاص میشود؛ فاکتوری است به نام بخشش.
حتما و صددرصد همهی ما یک سری کینهها، یک سری کدورتها، دلشکستگیها، یک سری رنجشها و خاطرات غمانگیزی در ناخودآگاهمان داریم که در واقع منشا آن خاطرات بد یا غمها، کینهها یا نفرت و رنجشها سبب و باعثوبانی این حسها اطرافیانمان یا دوستان و معلمانمان هستند یا کارفرمایانمان، آشنایان یا هر کسی که به نوعی دلمان را شکانده و ما را با رنجاندن دچار کینه و حس انتقام و نفرت کرده است؛ همهی ما دستهای از این خاطرات و رفتارهای رنجشآور را تجربه کردیم و طبق قانون جذب ما شروع به خودسازی کردن میکنیم.
طبق قانون جذب ما باید تغییر کنیم. اگر میخواهیم نتیجهی متفاوتی از الآنمان نسبت به گذشته داشته باشیم، به خواستههایی که سالیان سال آرزو داشتیم باید عمیقاً و ریشهای شخصیت ما دگرگون و متحول شود و در یک کلام خود را از نو بکوبیم و بسازیم.
خود را مثل یک ساختمان خیلی کهنه و قدیمی که سقف آن چکه میکند، در و پنجره آن کهنه شدهاند، اصلا ساختمان امن و قابل نشستن نیست، میخواهید آن ساختمان را بکوبید و بسازید.
چگونه این ساختمان را میسازید ؟
قطعا با یک سری ماشینآلات، ابزار و امکانات؛ از فونداسیون به تخریب کردن شروع میکنید و مجدداً از نو با مصالح عالی، با امکانات و ابزارهای پیشرفته و با نقشهی خوب شروع به ساختن میکنید.
ساختمان وجودی ما هم زمانی که میخواهیم خودمان را از نو بسازیم باید آن رنجشها، کینهها، نفرتها، حس انتقامها و کدورتها را تماماً از قلبمان زدوده، از شخصیتمان حذف کنیم و بیرون بریزیم تا طبق قانون خلاء نقطهی مقابل این رنجشها، کینهها و کدورت که میشود عشق، میشود دوست داشتن و داشته شدن، محبت و مهربانی و کلمهای زیباتر از عشق برای وصف این حال قابل بیان نیست.
عشق چگونه احساسی است؟
طبق قانون احساس خوب، احساس فوقالعاده عالی است و طبق این احساس عشق باید برای ما اتفاقات خوبی بیوفتد، باید ما خواستههایمان را جذب کنیم، باید کائنات با ما همکاری کرده و راهها را باز کنند و هماهنگیهای لازم را انجام دهند، آدمهای لازم را به سمت ما آورده و امکانات را فراهم کنند تا ما را به خواستههایمان برسانند؛ در واقع شرطش همین است.
پس برای اینکه ما به احساس خوب برسیم و فرمول قانون جذب را در خلق هر هدف و خواستهای به درستی اجرا کنیم باید آن المان و فاکتور بخششرا درست اجرا کنیم. شروع کنیم که قلب و ذهنمان را تماماً از خاطرات بد و نفرت و کینه و حس انتقام پاک کنیم، یک هوای تازه و اکسیژن پاک به قلبمان بیاید و جای آن را عشق و محبت بگیرد. اولین دستاورد و ارمغانی که این پاکسازی ذهن و قلبمان، درونمان و وجودمان از احساسات غم، کینه، نفرت و کدورت، دشمنی و انتقام برای ما میآورد؛ احساس آرامش وصف ناپذیری است که به ما دست میدهد. یعنی سلامت روح و روان ما را تضمین میکند یعنی ما را عایق و ضدضربه میکند و اجازه نمیدهد که ما بهم بریزیم چون ظرف قلبمان را سرشار از عشق کردیم و اصلا جایی برای کینه، نفرت دشمنی و انتقام نمیماند و در کنار احساس خوب و آرامش درونی که ما به آن میرسیم، آن آرامش درونی خود سبب میشود که عملکرد ما برای جذب خواستههایمان بالا برود. یعنی میزان تمرکزمان بالاتر میرود، توجهمان روی اهدافمان خیلی قویتر میشود، حواسمان جمعتر میشود، با فراغ بال و احساس آرامش عالی رو اهدافمان و باورهایمان کار میکنیم و همین احساس عشق و بخششی انجام دادیم؛ اولاً احساس آرامش، سلامت روح و روان را به ما هدیه میدهد، ثانیاً باعث میشود با سبکی و راحتی و احساس خوب روی باورهایمان کار کنیم و کاراییمان بالاتر میرود.
یک تکنیک بسیار قوی برای اینکه بتوانیم بخشش را اجرا کنیم و چیزی که در پروسه جذب خیلیخیلی مهم است این است که باید بخشش را درست انجام دهیم و ببخشیم تا بخشیده شویم.
در موضوع بخشش مسائل حائز اهمیت برای انجام تمرینهای بخشش یک سری تکنیکهای مهم هستند:
اول تکنیک را در ذهن خودمان منطقی کنیم و بعد به سراغ تمرین عملی برویم. یعنی اول ذهناً خود را آمادهی بخشش و تغییروتحول و جهاد اکبر کنیم و بعد بصورت عملی تمرینی را ارائه دهم تا به امید خدا این دو مکمل هم شده که بصورت عالی و راحتتر بخشش را اجرا کنیم.
منطقی که پشت بخشش وجود دارد این است :
دوستان عزیزم آیا قبول دارید که همهی ما انسانهای جایزالخطا هستیم؟ تکبهتک ما بالاخره جایی و به طریقی خطا و اشتباهی را چه خواسته چه بصورت ناخواسته انجام دادهایم. یک سری دلهایی را چه خواسته، چه ناخواسته شکستهایم. یک سری زندگیهایی را چه خواسته، چه ناخواسته بهم ریختیم. یک سری کینه و دشمنیها را چه خواسته، چه ناخواسته انجام دادیم. . یک سری کارهایی را چه خواسته، چه ناخواسته انجام دادیم که منجر شده به زندگی، روحیه، شرایط زندگی و حتی جسم دیگران لطمه بخورد. اگر ما این حق را داشتیم که این کارها را انجام دهیم که البته اکثرا بصورت ناآگاهانه بوده و ما نمیدانستیم و ناآگاه بودیم؛ همانطور که ما این حق را به خودمان میدهیم که این کارها را انجام دهیم یعنی باعث رنجش، دلشکستگی یا عدمپیشرفت کسی شویم یا مانع کسی شویم یا اینکه کار کسی را لنگ کنیم و سنگاندازی کنیم، همانطور که خود ما یک سری از این کارها را انجام دادیم پس این حق را به دیگران هم میدهیم که آنها هم آدم هستند، آنها هم انسان و ناآگاه و نادان بودند. آنها هم در شرایطی قرار گرفتند که ناخواسته و ناآگاهانه آن رفتارها را در حق ما انجام دادند و اصلا آگاهی نداشتند که طبق قانون کارما کارهایی که انجام میدهند به خود این افراد برمیگردد.
اگر بتوانیم به این شکل بصورت منطقی به این موضوع نگاه کنیم خیلی آرام خواهید شد. اگر این موضوع را درک کنید به شما قول میدهم که انگار یک مسکن خیلی قوی به خودتان تزریق میکنید و آرام میشوید. قلبتان با تخلیه کینه و نفرت، احساس انتقام و دشمنی کمکم باز میشود و تخلیه میشوند و جایش را عشق پر میکند و همچنین یک منطق بسیار قوی که وجود دارد این است که ما نمیدانیم که دیگران در چه شرایطی بود و چه باورهایی داشتند، چه نوع دیدگاه و افکاری داشتند که آن خطاها از آنها سر زده که دچار رنجش ما شدند و ما را ناراحت کردند و شکستند. در واقع ما نمیدانیم که آنها در چه شرایطی بزرگ شدهاند که دست به آن کار زدند. نمیدانیم چه باورهای غلطی داشتند که افکار غلط در نهایت به آن کارها منجر شده.
تاثیر باورهای غلط در زندگی
همانطور که ذکر کردم ما هم دریک سری شرایط با یک سری باورها بزرگ شدیم که قطعا خطاهایی از آن باورهایمان سر زده و دچار رنجشها و کینهها و نفرتها شدهایم، درواقع کسانی را از خودمان رنجاندهایم و قلبشان را به درد آوردهایم. پس این دو منطق را اگر به درستی درک کنیم که اولاً ما همه انسان و جایزالخطا هستیم و قطعا خود ما هم خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه خطاهایی را مرتکب شدهایم، دچار شکستگی فردی شدهایم. ثانیاً اینکه فردی که دل ما را شکانده یا یک رفتار غلطی از او سرزده که در نهایت ما دچار کینه و نفرت نسبت به آن فرد شدیم، ما نمیدانیم این بندهی خدا چه باور و عقیدهای داشته که آن حرکت از او سر زده. نمیدانیم این فرد درچه محیطی بزرگ شده که ناخودآگاهش از باورهای غلط پر شده که در نهایت دست به آن رفتار غلط زده و دل ما را شکانده است. همانطور که ما هم در یکسری از شرایط و با باورهایی بزرگ شدیم که همهی آنها درست نیستند و جالب است که متاسفانه اکثر آن باورها غلط بودند و صددرصد کارهای غلطی از ما سر زده و دچار لغزشها و خطاهای ناآگاهانه و ناخواسته شدیم و دل دیگران را شکانده و به درد آوردیم.
حضرت مولانا در یک شعر بسیار بسیار زیبا در این مورد میفرمایند:
با دل گفتم ز دیگران بیش مباش رو مرهم ریش باش چون نیش مباش
خواهی که ز هیچکس به تو بد نرسد بدگوی و بدآموز و بد اندیش مباش.
یعنی اگر این دو بیت را ما به بهترین شکل درک کنیم و قانون جذب و منطقهایی که عرض کردم را بفهمیم، دیگر بخشش برایمان راحتتر میشود. چرا؟
چون طبق قانون جذب ما میگوییم که اگر من باور و افکار غلطی نداشته باشم، اگر ارتعاش غلطی نداشته باشم امکان ندارد که من طبق قانون جذب کردار و رفتار غلطی را انجام دهم یا دچار رنجیدگی کسی شوم. اگر که یک موضوعی یا یک رنجیدگی برایمان اتفاق میوفتد، قطعا یک سری باورهای غلط، کارماها و اشتباهاتی داشتیم که بازگشت آن به شکلی شده که حضرت مولانا هم در این شعر به زیبایی بیان کردند که اگر که میخواهی از کسی به تو بدی نرسد، نسبت به دیگران بدگو و بدآموز و بد اندیش نباش. این کاملاًبا قانون جذب منطبق میشود که میگوید که زندگی ما در همهی ابعاد از ریزترین اتفاقات تا بزرگترینشان را خودمان جذب میکنیم که حاصل ارتعاشات و باورهای خودمان است ، در یک کلام ما خالق صددرصد زندگی خودمان هستیم.
پس این نکات کلیدی بسیار بسیار مهم هستند. این مطالب را باید بارها بخوانید و خیلی باید به درک آن برسید و در نهایت میخواهم یک تکنیکی را خدمتتان عرض کنم که با این منطقهایی که عرض کردم این منطقها را روی خودتان کار کرده و بعد آن تمرین را هم در کنار آن انجام دهید و دیگر کار تمام است و به راحتی و آسانی میبخشید.
این رابه خاطر داشته باشید ، زمانی که بخشش را انجام دادید، انسانها را یک تکهای از خداوند، نور و عشق میبینید که اصلا دلتان نمیآید که به آنها بددعایی و بددلی کنید یا اینکه نقشه بکشید که انتقام بگیرید و دشمنی کنید ، یا کارشان را لنگ کنید یا مانع موفقیتشان شوید یا اینکه دچار رنجش آنها شوید. اصلا دلتان نمیآید و زمانی که مینگرید، میگویید که من چگونه به یک خدای کوچک این کار را انجام دهم، اصلا جرات نخواهید داشت با روح پاک خدا این کار را انجام دهید و خطاهایتان در این مورد خیلی خیلی کمتر خواهد شد.
تمرین– تکنیک اول:
تمرینی که میخواهم در آخر این فایل عرض کنم این است که لیست و اسامی چند نفر از عزیزان و آن بندههای خدایی که واقعا قلب شما را به درد آوردند و یک خاطرهی سنگین غمانگیز در ذهنتان ماندگار کردند، یعنی حاضرید همه را ببخشید ولی این افراد را نمیتوانید ببخشید؛ اول لیست اسم آنها را بنویسید و با این منطق شروع کنید عمیقا آنها را ببخشید و فکر کنید به این مطالب. زمانی که اسم این افراد را نوشتید به این منطقها فکر کنید و با آن فرد منطبق کنید . خواهید دید که دلتان آرام میشود و کمکم میخواهید ببخشید و کمکم که منطقتان قویتر شد و حالتان بهتر شد، خط بکشید روی آن اسم یا حتی دور ان اسامی خطی حاله مانند بکشید که مثلاآن فرد را در یک نور قرار دهید و برایش از صمیم قلبتان آرزوی موفقیت و دعای خیر کنید و بگویید که من تو را بخشیدم و بهترینها را برایت آرزو دارم. تک به تک آن اسامی را در حالهای از نور بستهبندی کنید و قرار دهید. به هر تعداد اسم که میتوانید بنویسید و اول اسامی آنهایی باشند که بخشیدن آنها برایتان خیلی سخت است شروع کنید به بخشیدن که بخشش باقی افراد هم راحتتر میشود.
تمرین- تکنیک دوم
یک تکنیک دیگر هم هست که اسامی که نوشتید را پس از اجرا کردن آن منطق و بخشیدن خط بزنید و آن اسامی را بسوزانید. حتی میتوانید احساساتی که نسبت به آن فرد داشتید در اول کارتان پیاده کنید یعنی آن احساست غم و کینه و نفرت و دشمنی که داشتید که مثلا با شما چه کار کرده بود، آنها را جلوی اسمشان بنویسید و خودتان را تخلیه کنید و با آن منطقی که گفتم آرامآرام شروع کنید ببخشید و در آخر آن کاغذ و برگه را آتش بزنید و خاکسترش را دور بریزید و خودتان را از بند اسارتها، رنجشها، کینهها و کدورتها رها و آزاد کنید و به بیانی دیگر پای خودتان را که به غلوزنجیر کشیدید و یک قسمتی از بدنتان را با هر فردی که نسبت به آن کینه دارید، آن زنجیر را پاره کنید و آن بند را رها کنید؛ خواهی دید که چقدر سبک میشوید و همانطور که گفتم برای خودتان است که این کار را میکنید نه بخاطر آن فرد.
چرا که میخواهید اولاً به سلامت روح و روان برسید یعنی اینکه پروسه جذب را درست انجام دهید و سریعتر به احساس خوب برسید و این احساسات خوب را تجربه کنید. سریعتر جذب خواستهی احساس خوب را انجام دهید و فرمول خلق هدف را درست اجرا کنید و به خواستههایتان برسید. پس منتی ندارد تمام این کارهایی که انجام میدهید بخاطر خودتان است که ارمغانهای فوقالعادهای خواهد داشت.
سخنی با دوستان
خیلی دوست دارم که دوستان عزیزم زمانی که این فایل را مطالعه و اجرا میکنید و نتیجه میگیرید، خیلی خوشحال میشوم که نتیجهها را در سایت پریسا راستگو زیر این پست کامنت کنید تا باهم مشارکت کنیم.. عاشق این کار هستم و عاشق شماها و کامنتهای پرمهر شما هستم عاشق نتیجههایتان هستم و من از شما انرژی میگیرم.
این فایل را بارها و بارها گوش دهید، درک کنید و اجرا کنید. مطمئنم نتایج عالی خواهید گرفت. همهی شما عزیزان را به خداوند یکتا میسپارم . خداوند یارو نگهدارتان.
دیدگاهتان را بنویسید