7 مورد از باورهای محدود کننده و تلاش برای رهایی از آنها
باورهای محدود کننده حالتی از ذهن فرد که در مورد خود و سایر ابعاد زندگی خود داردکه انسان را به نوعی محدود می نماید. این باورها بیشتر اتهامات اشتباهی هستند که شما در مورد خودتان می زنید که می تواند منجر به تعدادی نتایج منفی گردد.
باور محدود کننده | پریسا راستگو
در اواخر قرون وسطی، حدود قرن 15 تا 17 میلادی، یک مریضی روانی عجیب و غریب در اروپا گسترش یافت! تعداد زیادی از افراد معتقد بودند که از جنس شیشه ساخته شدهاند و احتمالاً با کوچکترین ضربه خرد میگردند، این بیماری بعدها «توهم شیشهای» نام گرفت و در مجله تحقیقاتی تاریخ روانپزشکی ثبت شد.
چنین اعتقادی به این معنی بود که افراد برای تغییر عادات سبک زندگی خود، کردار خود را تغییر داده و حتی از برخورد انسان اجتناب میکنند تا مبادا خرد شوند. به عنوان مثال، یک حساب پزشکی در سال 1561 بیماری را توصیف کرد که مجبور بود همیشه بایستد. از ترس اینکه نکند با گذاشتن باسن خود بر روی زمین، بشکند و خرد شود.
اما یکی از معروفترین مبتلایان به «توهم شیشهای»، چارلز ششم پادشاه فرانسه بود. او خیال میکرد که از جنس شیشه است و اگر کسی به او دست بزند میشکند. او میلههای بلند آهنی در شلوارش فرومیکرد تا جلوی شکستن پاهایش را بگیرند. دست از اصلاح بدن و شستوشو و عوض کردن لباسهایش برداشت به طوری که شپش در بدنش به وفور یافت می شد. او هرگز اجازه نداد کسی او را لمس نماید و لباسهای تقویت شده به تن میکرد تا خود را از شکستن حفظ کند.
اکثر شما احتمالاً این باور را احمقانه تلقی می نماید. چون آگاهید که انسانها از شیشه ساخته نشدهاند. تا به حال هم برایتان اتفاق نیفتاده که به کسی دست بزنید و او بشکند.
باورهای محدود کننده چطور شکل میگیرند؟
نمیتوانیم به طور قاطع بگوییم که یک باور محدودکننده چگونه در درون ما شکل میگیرد. هرانسانی در بدو تولد بدون هیچ باوری و همانند یه لوح سفید پاک به دنیا می آید و زمانیکه شروع به زندگی در این دنیا میکند کم کم باورهایی که از طریق ورودیهای ذهن او و حاصل شنیدن، خواندن و یا دیدن است، در ذهن او شکل میگیرد با این حال باورهای محدودکننده هم مثل خیلی از چیزهای دیگری که یاد میگیریم به مرور در مغز ما ریشه می دوانند.
به نظر میرسد وقتی فاکتورهای گوناگونی از یک باور محدود کننده را درکنار هم قرار بدهیم، کم کم مسیر عصبی آن شکل گرفته و تثبیت میگردد.
عوامل زیادی در شکلگیری این باورها تاثیر دارند که عبارتند از:
1-کانون خانواده: اگر در کانون خانوادهای رشد پیدا کنیم که همیشه ما را برای انجام هر کاری سرخورده و تحقیر میکنند، به مرور زمان اعتماد به نفس و عزت نفس خود را از دست میدهیم و به این اعتقاد میرسیم که تمام کارهای ما غلط است.
2-فرهنگ های اشتباه جامعه: ممکن است در جامعهای رشد کنیم که مردان را بر زنان مفیدتر میدانند و نظرات و تفکرات زنان را نمیپذیرند.پس فرهنگ جامعه نیز به شکل قابلتوجهی در شکلگیری باورهای مثبت و منفی ما نقش مهمی دارند.
3-محیط مدرسه: اگر در مدرسه نتوانیم نمرههای خوب بدست بیاریم و همیشه با دیگران مقایسه شویم، به این باور میرسیم که فردی تنبل و کمهوش هستیم.
4-رفت و آمد با دوستان: اگر رفیقانی انتخاب نماییم که بیش از اینکه مشوق ما در انجام کارها باشند، ما را از انجام هر کاری بازدارند و سعی کنند ما را به کارهایی وادار کنند که تنها خودشان به انجام آن تمایل دارند، به این باور میرسیم که دیگران در تصمیمگیری بهتر از ما عمل میکنند. در نتیجه به مرور زمان بازیچه دست دیگران خواهیم شد.
عوامل شکل گیری باورها محدود کننده
نمونه هایی از باورهای محدود کننده
همه ما بدون شک زمانهایی جملاتی که در ادامه عنوان می نماییم. را به زبان آوردهایم و در نتیجه از قصدی که داشتیم، منصرف شدهایم. در ادامه در مورد هر کدام از این جملات به طور مختصر توضیحاتی را ارائه میدهیم که در چه زمانهایی از این جملات استفاده میکنیم و چه پیامدهایی برای ما دارند.
بدون شک همه ما علاوه بر این جملات از جملات دیگری نیز در طول زندگی استفاده می نماییم. بنابراین لازم است از روش طوفان فکری استفاده کنیم و لیستی از باورهای محدود کننده را بنویسیم تا بتوانیم برای تغییر تفکر عملکرد بهتری داشته باشیم.
من نمیتوانم عادتهایی که دارم را تغییر بدهم.
از این جمله زمانهایی استفاده میکنیم که کاری را انجام میدهیم و میدانیم آن کار غلط است و باید تغییر کند، اما برای راحتی خود این جمله را به زبان میآوریم و یا در ذهنمان تکرارش می نماییم.
این جمله موجب میشود تا برای انجام هر کار اشتباهی بهانهای داشته باشیم و خودمان نیز باور کنیم که راهی جز انجام آن کار نداریم.
نمونه هایی از باورهای محدود کننده| پریسا راستگو
سنم بالا است و فرصتی برای رسیدن به اهداف و امیالم ندارم
برخی از افراد آرزوها و اهدافی دارند که تصور میکنند در سنین بالاتر نمیتوانند آنها را بدست آورند. البته آشنایان نیز در دامن زدن به این تصور و باور غلط مقصر هستند. برای نمونه ممکن است زمانیکه از آنها برای شروع کاری مشورت میکنیم به ما بگویند که در این سن و سال امکان انجام این کار وجود ندارد این باور کاملا اشتباه است. چه نقاشها، نویسندهها و هنرمندان بزرگی که کار خود را در سنین بالاتر شروع کردهاند و به موفقیتهای بسیار بزرگی رسیدهاند و چه افرادی که در سنین بیشتر کسب و کارهای موفقی را راهاندازی نموده اند.
دیگران من را مسخره خواهند کرد.
بدون شک موقعیتهای زیادی برای ما پیش آمده است که باورها و نظرات خود را در مورد موضوع مورد بحث بیان نکردهایم، زیرا ترسیدهایم که دیگران ما را مورد تمسخر و قضاوتهای بد و اشتباه خود قرار دهند.
این باور غلط همیشه موجب میشود تا نظرات دیگران را بدون دلیل بپذیریم و مهارت نه گفتن در برابر خواستههای دیگران را نداشته باشیم.
من ظاهر مناسبی ندارم تا دیگران جذب من گردند
مخربترین باورها و عقاید، در مورد ظاهر ما است. اغلب افراد همیشه با خود میگویند که من زیبا نیستم، بدن خوبی ندارم، قد من کوتاه است، دماغ من زیبا نیست، چشمهای من کوچک است و…
متاسفانه در جامعه امروزه استاندارهای اشتباهی برای زیبا بودن در بین افراد جا افتاده و این باورهای محدود کننده را در ذهنشان محکم کرده است.این نوع از باورها به شدت عزت نفس ما را کاهش میدهند و حال ما را بد میکنند.
توصیه میکنم در این رابطه جهت بهبود روابط اجتماعی حتما از آموزشهای جذب اشخاص استفاده کنید
من در زندگی بد شانس هستم
هر اتفاق ناخوشایندی که برای ما اتفاق می افتد، ناخودآگاه از این جمله استفاده میکنیم و نداشتن شانس را سبب میدانیم.
به مرور زمان این خود قضاوتیها موجب میشود تا از انجام هرکاری به سبب نداشتن شانس، دست بکشیم و بهطور کلی ترس از شکست داشته باشیم.
رهایی از باور محدود کننده
نمیشود در زندگی به هیچ کسی اعتماد نمود
اگر به یک نفر اعتماد نموده ایم و عاقبت خوشایندی نصیب ما نشده است، نباید به این اعتقاد ذهنی برسیم که به هیچ کسی نباید اعتماد نمود.
این باور نیز مانند تمام باورهای منفی دیگر موجب میگردد در روابطمان با دیگران موجب مشکل شویم و دوستی دیگران را نیز به راحتی نپذیریم.
در این عصر رسیدن به موفقیت مقدور نیست.
امروزه این جمله را زیاد از دیگران میشنویم و ممکن است خودمان نیز آن را به زبان آورده باشیم. اگر این باور و عقیده درست است، پس چرا دیگران به موفقیت دست می یابند و در همین دوره و زمانه اهدافشان را محقق میسازند؟
اگر در پاسخ این سوال نمیگویید حتما پارتی و یا پدر پولداری دارند، سعی نمایید باور و ذهنیتتان را تغییر بدهید. باور داشته باشید که همه ما میتوانیم با سعی و پشتکار به موفقیتی که انتظارش را داریم، برسیم.
برای رسیدن به موفقیت نیز میتوانید از آموزشهای جذب پول و ثروت آکادمی پریسا راستگو نیز بهره ببرید.
باورهای محدود کننده را دور بریزید
در این مقاله عنوان کردیم که ابتدا نیاز است قبول کنید باورهایی در ذهن دارید که شما را از انجام هر کاری باز میدارند و مانع بزرگی برای رسیدن به اهداف و نیازهایتان هستند. سپس آنها را بشناسید و برای تغییر دادنشان اقدام کنید.
اگر بتوانید ذهنیت و باورهای خود را به بهترین شکل تغییر دهید و به خودتان بگویید که انجام هیچ کاری برایتان امکان پذیر نیست، موفقیت در انتظار شما خواهد بود.
اگر شماهم تجربه داشتن یک باور محدود کننده داشته اید ،حتما در بخش نظرات با ما به اشتراک بذارید تا نظرات کارشناسی را در مورد آن دریافت کنید.